نسيم پارسي


منشور كوروش كبير

منم كوروش،شاه جهان،شاه بزرگ،شاه دادگر،شاه بابل،شاه سومر و اكد،شاه چهار گوشه جهان.پسر كمبوجيه،شاه بزرگ،شاه انشان،نوه كوروش،شاه بزرگ...نبيره چيش پيش،شاه بزرگ،شاه انشان...از دودماني كه هميشه شاه بوده اند و فرمانروايي اش را ((بل)) و ((نبو)) گرامي مي دارند و[از طيب خاطر و] با دل خوش پادشاهي او را خواهنند.

 آنگاه كه بدون جنگ و پيكار وارد بابل شدم،همه مردم مقدم مرا با شادماني پذيرفتند.در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهرياري نشستم.مردوك خداي بزرگ دل هاي مردم بابل را به سوي من گردانيد...زيرا من او را ارجمند و گرامي داشتم.او بر من،كوروش كه ستايشگر او هستم و بر كمبوجيه پسرم،و همچنين بر كس و كار[و ايل و تبار] و همه سپاهيان من،بركت و مهرباني ارزاني داشت.ما همگي شادمانه و در صلح و آشتي مقام بلندش را ستوديم. به فرمان((مردوك))،همه شاهان بر اورنگ پادشاهي نشسته اند.همه پادشاهان از درياي بالا تا درياي پايين[مديترانه تا خليج فارس]،همه مردم سرزمين هاي دوردست،از چهارگوشه جهان،همه پادشاهان((آموري))و همه چادرنشين مرا خراج گزاردند و در بابل روي پاهايم افتادند.

از...تا آشور و شوش من شهر هاي ((آگاده))،اشنونا،زمبان،متورنو،دير،سرزمين گوتيان و همچنين شهرهاي آنسوي دجله را كه ويران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نيايشگاه هايي كه بسته شده بودند را بگشايند.همه خدايان اين نيايشگاه ها را به جاهاي خود باز گردانم. باشد كه دلها شاد گردد...

بشود،خداياني كه آنان را به جايگاه هاي نخستين شان بازگرداندم،...[قبل از ((بل))و((نبو))]هر روز در پيشگاه خداي بزرگ برايم خواستار زندگي بلند باشند.چه بسا سخنان پربركت و نيكخواهانه برايم بيابند.و به خداي من مردوك بگويند:"به كوروش شاه،پادشاهي كه ترا گرامي مي دارد و پسرش كمبوجيه،جايگاهي در سراي سپند ارزاني دار. اينك كه به ياري ((مزدا))تاج سلطنت ايران و بابل و كشورهاي چهارگوشه جهان را به سر گذشته ام اعلام مي كنم كه تا روزي كه زنده هستم و مزاد توفيق سلطنت را به من مي دهد دين و آئين و رسوم ملت هايي را كه من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت كه حكام و زيردستان من دين و آئين و رسوم ملت هايي كه من پادشاه آنها هستم يا ملت هاي ديگر را مورد تحقير قرار بدهند يا به آنها توهين نمايند.من از امروز كه تاج سلطنت را به سر نهادم ام تا روزي كه زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد هرگز سلطنت خود را بر هيچ ملتي تحميل نخواهم كرد و هر ملتي آزاد است كه مرا به سلطنت خود قبول كند يا نكند و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم كرد.

من تا روزي كه پادشاه هستم نخواهم گذاشت مال غيرمنقول و منقول ديگري را به زور يا به طريق ديگر بدون پرداخت بهاي آن و جلب رضايت صاحب مال،تصرف نمايند و من تا روزي كه زنده هستم نخواهم گذاشت كه شخصي،ديگري را به بيگاري بگيرد و بدون پرداخت مزد،وي را به كار وادارد.

من امروز اعلام مي كنم كه هر كسي آزاد است كه هر ديني را كه ميل دارد بپرستد و در هر نقطه كه ميل دارد سكونت كند،مشروط بر اين كه در آنجا حق كسي را غصب ننمايد و هر شغلي را كه ميل دارد پيش بگيرد و مال خود را به هر نحو كه مايل است به مصرف برساند،مشروط بر اينكه لطمه اي به حقوق ديگران نزند.

هيچ كس را نبايد به مناسبت تقصيري كه يكي از خويشاوندانش كرده مجازات كرد. من برده داري را برانداختم،به بدبختي آنان پايان بخشيدم.

من تاروزي كه به ياري مزدا زنده هستم و سلطنت مي كنم نخواهم گذاشت كه مردان و زنان را به عنوان غلام و كنيز بفروشند و حكام و زيردستان من مكلف هستند كه در حوزه حكومت و ماموريت خود مانع از خريد و فروش مردان و زنان به عنوان غلام و كنيز بشوند و رسم بردگي بايد به كلي از جهان بر افتد.

از مزدا خواهانم كه مرا در راه اجراي تعهداتي كه نسبت به ملت هاي ايران و بابل و ملل چهار جانب جهان بر عهده گرفته ام موفق گرداند.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: